بـــه زِنــــدِگـــیَـــم پــــوس خَـــــنـــد نَـــزَن .... روزی کَــســـی را داشــتَـــم .. کــه بـــا تـَـمــامِ وُجــود صِــدایَــم مــیــکَــرد .. "عِـــشــــق

اَه !!!!

ایــ ــــن "مَــ ـــن" چِــ ــــقَــ ـــدر زبـ ــآن نَــ ـــفهم اسـ ـــت !!!

بِــ ـــفهم دیــ ـــگــر !!!

او..... کـــ ــس دیگــ ـــری را دوستــ ــــ دارد !!!

میخواهم...
این راهی که من و تو آمده ایم را...
از ابتدا ویران کنم...
تا هیچ کس ...
به اینجایی كه ما رسیده ایم
نرسد!!!!!

♥بــبخش که عـــاشـقت نبودم ولــــی دوســتـت داشتم

♥بــبخش که فرامــوشـم کردی ولـــی نمیتونم فرامــوشت کنم

♥بــبخش که دیگه مال من نیستی ولـــی شبا با یاد تو میخوابم

♥بــبخش که دیگه جایی توی قلبت ندارم ولـــی توی قلبمی

♥بــبخش که خاطره هامو پاک کردی ولـــی خاطره هات از یادم نمیره

♥بــبخش که به خاطرت روی خیلی از نبایدا پا گذاشتم

♥بــبخش که دلم بی قراری میکنه

♥ببخش که فراموش کردنتو بلد نیستم

♥ببخش که دوست نداشتنتو بلد نیستم

♥بــبخش چــــــــــــون واقـــعـا دوستـــــــت داشتم ولـــی تـــــو ...

خدایــــــــــــا....!



طاقـت ِ مـن را با طــاق ِ آسمانت


اشتباه گرفته ای ....


این پیمانـــه ، ســال هـاست کـه پــــُـر شــده ...

هر روز ... !!!

خراشهای قلبم را ... !!!

با دستمالی میبندم ...!!!

تا خون هایش

روی کسی نریزد...!!!

صحبت هایت که قهوه ای کمرنگ میشوند...


دلم میخواهد..

چشمانم سیاهی رافراموش کند...

و من جزسفیدی

چیزی دیگر را نمی بینم...

مدتهاست که حرفهایت....

تلخیه واژه ی خداحافظ را گرفته است....

و من....

میمیرم از این بی گانگی

مى روم دور از تو با دنياى خود خلوت كنم
عاقبت به اين ديوانگى عادت كنم
مي روم شايدكسى پيدا شود
همزبان اين دل شوريده ورسوا شود
گرچه بى توزندگى آهنگ زيبايى ندارد
مى روم چون ماندنم اينجا دگر معناندارد

دیر باریدی باران...........................

خیلی دیر

من مدتهاست که در حجم نبودن کسی خشکیده ام

عشق گلیست که اگر ان را به قصد تجزیه و تحلیل پر پر کنید هرگز قادر نخواهید بود که ان را دوبراه جمع کنید

خسته از سوختن و ساختنی حق داری

خسته از این همه پر پر زدنی حق درای

کرم ابریشمی و جرات پروازت نیست

تو به اندازه تنهایی من حق داری

بعدِ رفتنت
نه آغوش پنجره اشتیاقی به صبح دارد
نه خلوت شب میلی به ماه و ستاره ...
من مانده ام وپرده های آرام ِ این اتاق تیره و... تارهای عنكبوت...
اینجا احتمال زندگی كم است !

خدایا انگشتتو از روی دکمه ی اسپیس بردار ...
این همه فاصله بس نیست ؟؟
من آرامش می خوام....

خدا شب را خلق کرد برای گریه کردنبرای بغل کردن یک بالشتبرای زل زدن به تاریکیبرای نخوابیدن و خاطره ها را مرور کردن.....!

قابل توجه آقایون محترم :

وقتی زنی دیوانه وار باتو بحث میکنه خوشحال باش...

یعنی هنوز دوست داره...

یعنی براش مهمی...

یعنی رو تو حساسِ...

یعنی روت غیرت داره...

یعنی می خواد تورو دیوانه ،

بترس از سکوت زن،

چون نشانه پایان توست...

زنی که سکوت کرد یعنی تورو برای خودش تموم كرده...!!!